۱۳۸۸ خرداد ۱۰, یکشنبه

مجید توکلی پس از ۱۱۵ روز بازداشت انفرادی آزاد شد

خبرنامه اميركبير: مجيد توكلي دانشجوي دربند پلي تكنيك كه مدت ۱۱۵ روز را در سلول هاي انفرادي بند ۲۰۹ و ۲۴۰ اوين بسر برده بود، صبح امروز با تبديل قرار به وثيقه آزاد شد.
مجيد توكلي در روز ۱۷ بهمن ماه در جريان ممانعت نيروهاي امنيتي از برگزاري مراسم سالگرد مهندس بازرگان، همراه با سه دانشجوي ديگر و اعضاي شوراي مركزي انجمن اسلامي پلي تكنيك، كوروش دانشيار، حسين تركاشوند و اسماعيل سلمان پور،بازداشت شدند. مجيد توكلي بلافاصله بعد از بازداشت به مدت ۲۵ روز، در اعتراض به بازداشت غيرقانوني و حبس در سلول انفرادي تنها بدليل حضور در مراسم سالگرد درگذشت مهندس مهدي بازرگان، در اعتصاب غذا بسر برد.
اوايل هقته گذشته دادگاه انقلاب نامه ي ازادي اين دانشجو را به زندان اوين ارسال نمود. اما با گذشت ۳ روز از ارسال اين نامه به زندان، مقامات زندان از آزاد كردن اين دانشجو خودداري مي كردند اين در حالي بود كه خانواده اين دانشجو در طي تمام اين مدت به انتظار آزادي وي در پشت درب زندان بسر بردند.
با گذشت ۳ روز و با اين بهانه كه نامه ازادي اين دانشجو بجاي بند ۲۴۰ اوين به بند ۲۰۹ رفته است، سرانجام اين دانشجو صبح امروز با توديع قرار وثيقه ي ۲۰۰ ميليوني آزاد شد.
گفتني است مجيد توكلي يكي از سه دانشجوئي است كه به همراه احمد قصابان و احسان منصوري در پرونده جعل نشريات، مدت ۱۵ ماه را در حبس بسر برد.

پدر دانشجوی دربند (محمد پورعبدالله) فرزندش را به استقامت فراخواند

پرونده دانشجوی زندانی محمد پوعبدالله به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب ارسال شده است. مادر این دانشجوی زندانی با بیان این مطلب گفت:" طی هفته گذشته بارها با مراجعه به دادگاه انقلاب خواهان تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه شدم، اما قاضی اعلام کرد که پرونده وی به دادگاه ارسال شده است."محمد پورعبدالله پیش تر نیز در سال ۸۶، در جریان بازداشت گسترده دانشجویان چپ، بیش از ۵۰ روز را در بازداشتگاه ۲۰۹ زندان اوین به سر برده بود.در هفته های گذشته، سایر بازداشت شدگان پرونده " آذرماه ۸۶" نیز با دریافت احضاریه هایی به دادگاه احضار شده اند.پدر محمد پورعبدالله که فرزندش هم اکنون بیش از ۱۰۰ روز است در بازداشت به سر می برد، با سرودن شعری برای وی، او را به استقامت فراخوانده است. پدر این دانشجو، زمانی این شعر را سرود که پسرش را در دادگاه انقلاب، با دست بند و وضعیت نامناسب مشاهده کرد. این شعر در زیر می آید:"
هستی
ترا دوست دارم
نه زانکه تعلقی به من داری
ترا دوست دارم
زانگونه که هستی
ترا می ستایم
زانکه در جستجوی خویشی
ترا که سیاوش وار از آتش گذر می کنی
تا بی گناهیت،معصومیتت و ایمان خود را عیان سازی
آنروز هم
که در داد سرای عدالت؟!
با دستبندی همره سوداگران
در کنج دیوار سنگی پا برهنه لمیده شدی
چشمان مهربانت را پیامی بود
که آوای مرغ آمین را ندا میداد
آنروز
زندگی،ترس،ایمان
معنای دگری و ساخته شدن نمای دگری داشت
و دگر روز را به یاد آر
که در کنج سلول انفرادی -بهای
(ش)شرافت
(ک)کرامت
(ن)نه گفتن
(ج)جوانی
(ه)همت
راچگونه پرداختی وققنوس وار بر خاستی
اینک بیاندیش که کج اندیشان را ابایی نیست،مرامی نیست
اینک بیاندیش چگونه زیستن رادر دامگه صیادان
اینک بیاندیش که آسمان عشقت
ستارگانی داردکه چشم انتظار نور تواند
آری زندگی را دو باید
به یک تجربه آموختن
وان دگر به کار بستن
خبرنامه آزادي برابري

حکم زندان برای ۴ پژوهشگر متهم به "انقلاب مخملی"


احکام دادگاه بدوی چهار پژوهشگری که متهم به انقلاب مخملی شده‌اند صادر شده است. این چهار نفر دکتر آرش و کامیار علایی، سیلوا هارتونیان و محمد احسانی هستند. کمپین بین‌المللی دفاع از حقوق بشر خبر صدور این احکام را منتشر کرد.

۱۳۸۸ خرداد ۷, پنجشنبه

گزارش: ادامه و تشديد نقض اساسی ترين حقوق شهروندی مردم ايران توسط مقامات جمهوری اسلامی

سازمان عفو بين الملل در گزارش سالانه خود که روز پنجشنبه ۲۸ماه مه منتشر شد اعلام کرده است بحران اقتصادی در شدت گرفتن نقض حقوق بشر در گوشه و کنار جهان تاثير بسزايی داشته است، بويژه آنکه رهبران جهان نيز رويارویی با ابعاد گستر ده نقض حقو ق بشر را در صدر اولويت های خود قرار نداه اند. در گزارش سالانه سازمان عفو بين الملل در رابطه با ايران آمده است مقامات جمهوری اسلامی در سال گذشته نيز با شدت بيشتری به محدود کردن اساسی ترين و بنيادی ترين حقوق مردم ايران مانند آزادی بيان و آزادی گردهمايی های مسالمت آميزادامه داده اند.در سال گذشته، مقامات جمهوری اسلامی همچنان به عناوين مختلف مانع از کار مدافعان حقوق زنان ، حقوق بشر و مدافعان حقوق اقليت های مذهبی و قومی شده اند. فعالان جامعه مدنی در طول سال گذشته بطور مداوم بازداشت، زندانی و تحت پيگرد قانونی قرار گرفته و در بسياری از موارد بدنبال يک محاکمه غير منصفانه از خروج آنها از کشور ممانعت بعمل آمده است.در سال گذشته در ايران شکنجه و بدرفتاری با زندانيان يک رويه معمول به شمار آمده و آمران و عاملان آن هرگز مورد مواخذه و يا مجازات قرار نگرفته اند. سازمان عفو بين الملل در گزارش سالانه خود از اعمال مجازات شلاق و قطع عضو خبر داده و هچنین اعلام کرده است براساس آمار رسمی مسئولان کشور ۳۴۶تن در ايران در سال گذشته اعدام شده اند که در ميان آنها هشت نوجوان بوده و دو تن از محکومين سنگسار شده اند. سازمان عفو بين الملل احتمال ميدهد که تعداد اعدام شدگان ميتوانند ازاين تعداد بيشتر باشند. دروری دايک، مسئول امور مربوط به ايران در سازمان عفو بين الملل می گويد در سال گذشته مقامات اين سازمان بيش از چهار بار تقاضای ديدار از ايران برای تحقيق در موارد نقض حقوق بشر در کشور را کرده و تاکنون از مسئولين جمهوری اسلامی پاسخ مثبتی دريافت نکرده اند، ضمنا در ۵۰مورد نيز به نامه های رسمی اين سازمان پاسخی داد ه نشده است. آقای دايک می گويد: "اوضاع اقتصادی در ايران در سال گذشته همانند ساير کشورهای جهان با کسادی وبحران جدی روبرو نبوده است و در نتيجه تشديد وخامت نقض جقوق بشر در کشور را نمی تواان به مشکلات اقتصادی نسبت داد." دروری دايک دليل اصلی آنرا عدم تعهد و پايبندی مقامات جمهوری اسلامی به اصول و موازين حقوق بشر می داند. سازمان عفو بين الملل در گزارش سالانه خود به جزئيات وقايع مربوط به تبعيض عليه حقوق زنان، مدافعان حقوق بشر، آزار و اذيت اقليت های قومی و مذهبی، دستگيرهای خودسرانه، وجود شکنجه گسترده در زندان ها و مجازات شلاق و سنگسار در ايران پرداخته است.
سازمان عفو بين الملل اعلام کرده است دربين ۳۴۶نفری که در سال گذشته در ايران اعدام شده اند هشت تن از آنها نوجوان بوده و يا در سنين نوجوانی مرتکب جرم شده اند. مسئول امور ايران در عفو بين الملل می گويد : "جمهوری اسلامی تنها کشوری در جهان است که در سال جاری دو نوجوان را به دار آويخته است." در حال حاضر نيز بيش از ۱۳۳ تن که در سنين نوجوانی مرتکب جرم شده اند در زندانهای ايران در انتظار اعدام بسر می برند. دروری دايک، در اين رابطه می افزايد: "مقامات جمهوری اسلامی مجازات اعدام را قصاص نفس بر طبق موازين شرع تفسيرمی کنند در حاليکه اين امر با قوانين بين الملل مربوط به حقوق بشر در تناقض کامل است، و دولت ايران بعنوان يکی از امضاءکننده گان کنوانسيون حقوق کودک موظف و ملزم به اجرای مفاد آن است." سازمان عفو بين الملل در گزارش سالانه خود وضعيت پناهنده گان در ايران را هم مورد بررسی قرار داده است . بنابر آمار رسمی بيش از يک ميليون پناهنده که بيشتر آنها افغان هستند در اين کشور زندگی می کنند. بنابر گزارش منابع دولتی بيش از يک ميليون آواره نيز بطور غير قانونی در ايران بسر می برند. در گزارش عفو بين الملل آمده است در ماه گذشته ۱۲پناه جوی افغان هنگام بازگشت به کشور خود در مناطق مرزی بدلايل نامعلوم توسط نيروهای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده اند. آقای دايک حضور فعال مدافعين حقوق بشر و فعالان جامعه مدنی در ايران را عليرغم همه فشارها و تهديدات مقامات جمهوری اسلامی قابل ستايش ميخواند.

زن 23 ساله زير شکنجه های شوهر به قتل رسيد

آن شب را به سختى صبح کردم و وقتى هدى بيدار شد تصميم گرفتم او را تنبيه کنم، براى همين دست و پايش را بستم و با شلنگ گاز و کمربند به جانش افتادم و تا ظهر او را کتک زدم. حدود ساعت دو بعدازظهر بود که همسرم زير ضربات من بيهوش شد. بدون اعتنا به او ناهار خوردم و خوابيدم. بعد از چند ساعت که بيدار شدم ديدم هدى هنوز روى زمين افتاده است و حرکت نمى کند
بعد از مدتى ما با هم عقد کرديم ولى پس از ازدواج متوجه شدم چه اشتباهى انجام داده ام. هدى قبلاً با افراد زيادى ارتباط داشت و فهميدن اين موضوع باعث شد زندگى ام مختل شود. ديگر علاقه يى به همسرم نداشتم و نمى توانستم او را ببخشم. زندگى ما با دعوا و کشمکش سپرى مى شد و بحث بر سر اين موضوع پايان نداشت تا اينکه شب قبل از حادثه همسرم به من گفت در 10سالگى با يکى از اقوامش نيز رابطه نامشروع داشته است. اين حرف را ديگر نتوانستم تحمل کنم. حميد افزود؛ آن شب را به سختى صبح کردم و وقتى هدى بيدار شد تصميم گرفتم او را تنبيه کنم، براى همين دست و پايش را بستم و با شلنگ گاز و کمربند به جانش افتادم و تا ظهر او را کتک زدم. حدود ساعت دو بعدازظهر بود که همسرم زير ضربات من بيهوش شد. بدون اعتنا به او ناهار خوردم و خوابيدم. بعد از چند ساعت که بيدار شدم ديدم هدى هنوز روى زمين افتاده است و حرکت نمى کند."مردى يک سال پس از ازدواج به خاطر بدبينى به همسرش او را زير ضربات مشت و لگد گرفت و با شکنجه کشت.به گزارش خبرنگار ما بعدازظهر روز يکشنبه گذشته وقتى محمدحسين شهريارى بازپرس ويژه قتل تهران به تلفن همراه خود پاسخ داد افسر نگهبان کلانترى 206 از او خواست به خانه يى در بومهن بيايد تا درباره مرگ مشکوک يک زن 23ساله به نام هدى تحقيق کند. ساعتى بعد هنگامى که کارآگاهان و بازپرس جنايى وارد خانه مورد نظر شدند خود را در برابر جنازه زنى ديدند که کاملاً مشخص بود به شدت تحت شکنجه قرار گرفته است. آثار کبودي، جراحت با چاقو و خراشيدگى در تمام نقاط بدن هدى به چشم مى خورد و معلوم بود قاتل کينه عميقى از وى به دل داشته و در جريان يک کشمکش طولانى اين زن را قربانى کرده است.از آنجا که سرقتى از قربانگاه انجام نشده بود و ردپايى از فردى غريبه در خانه وجود نداشت کارآگاهان به شوهر هدى مظنون شدند و تصميم گرفتند اين مرد را که معلوم نبود در کجا به سر مى برد، بازداشت کنند. تحقيقات پليس براى دستگيرى اين مرد بيش از چند ساعت به طول نينجاميد و وى به اداره ويژه مبارزه با قتل آگاهى انتقال يافت. متهم که حميد نام دارد در بازجويى ها اتهام کشتن همسرش را پذيرفت و بعد از تنظيم اقرارهاى او پرونده به شعبه هفت دادسراى جنايى ارجاع شد. حميد ديروز از سوى بازپرس شهريارى تحت بازجويى قرار گرفت. او بار ديگر با اعتراف به کشتن هدى ماجراى آشنايى و ازدواجش با مقتول را تعريف کرد و گفت؛ هدى نامزد يکى از دوستان من به نام حسن بود و من او را مى شناختم، البته آشنايى ما خيلى سطحى بود تا اينکه سال گذشته هر سه به نمايشگاه کتاب رفتيم و در آنجا احساس کردم به هدى علاقه مند شده ام. چون تصور مى کردم او بهترين گزينه براى ازدواج است، سعى کردم رابطه ام را با او بيشتر و نزديک تر کنم تا اينکه بالاخره نظرم را نسبت به وى بيان و از هدى خواستگارى کردم. متهم به قتل ادامه داد؛ هدى نيز به من علاقه مند شده بود، به همين خاطر نامزدى اش را با حسن به هم زد و بعد از مدتى ما با هم عقد کرديم ولى پس از ازدواج متوجه شدم چه اشتباهى انجام داده ام. هدى قبلاً با افراد زيادى ارتباط داشت و فهميدن اين موضوع باعث شد زندگى ام مختل شود. ديگر علاقه يى به همسرم نداشتم و نمى توانستم او را ببخشم. زندگى ما با دعوا و کشمکش سپرى مى شد و بحث بر سر اين موضوع پايان نداشت تا اينکه شب قبل از حادثه همسرم به من گفت در 10سالگى با يکى از اقوامش نيز رابطه نامشروع داشته است. اين حرف را ديگر نتوانستم تحمل کنم. حميد افزود؛ آن شب را به سختى صبح کردم و وقتى هدى بيدار شد تصميم گرفتم او را تنبيه کنم، براى همين دست و پايش را بستم و با شلنگ گاز و کمربند به جانش افتادم و تا ظهر او را کتک زدم. حدود ساعت دو بعدازظهر بود که همسرم زير ضربات من بيهوش شد. بدون اعتنا به او ناهار خوردم و خوابيدم. بعد از چند ساعت که بيدار شدم ديدم هدى هنوز روى زمين افتاده است و حرکت نمى کند. به شدت ترسيدم. با پدرم تماس گرفتم و به او گفتم زنم را کتک زده ام و او الان به هوش نمى آيد. پدرم هم به اورژانس تلفن زد اما وقتى امدادگران رسيدند اعلام کردند هدى فوت شده است. من قصد آدمکشى نداشتم، فقط در آن لحظات از شدت خشم نمى توانستم خودم را کنترل کنم.بنابر اين گزارش در پى اعترافات حميد بازپرس پرونده براى وى قرار بازداشت صادر کرد و از کارآگاهان خواست براى افشاى ساير ابعاد اين جنايت به بازجويى از متهم ادامه بدهند.
سايت انتگراسيون ايرانيان ساکن آلمان

۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

بازگشت رکسانا صابری به آمریکا

رکسانا صابری، خبرنگار آمریکایی ایرانی تبار، شامگاه روز جمعه به وقت محلی وارد یکی از فرودگاه های نزدیک واشنگتن شد و در آنجا مورد استقبال جمعیت زیادی قرار گرفت.
بسیاری از خبرنگاران رسانه های معتبر نیز لحظه ورود او را پوشش خبری دادند. صابری در گفت و گویی کوتاه با خبرنگاران، در حالی که شاداب به نظر می رسید از کسانی که زمینه ساز آزادی وی شدند سپاسگزاری کرد.
رکسانا صابری، ۳۲ساله که به مدت شش سال در ایران به سر می برد، مدتی پیش به اتهام جاسوسی توسط مقامات قضایی ایران دستگیر و به هشت سال حبس محکوم شد.
در میان فشارهای بین المللی و اعتراض آمریکا به اتهام عنوان شده علیه صابری، دادگاه تجدید نظر حکم او را به دو سال حبس تعلیقی کاهش داد و سپس او را از زندان مخوف اوین آزاد کرد.

نگرانی از وضعیت بهروز جاوید تهرانی زندانی سیاسی بعد از 16 روز اعتصاب غذا


بهروز جاوید تهرانی ، زندانی زندان "رجائی شهر" ازشانزده روزپیش دراعتصاب غذا به سربرده، براساس اخباررسیده دروضیعت جسمانی نگران کننده و به نوشتۀ برخی سایتهای خبری " خطرناکی" به سر می برد. این سایتها هم چنین بر بدی رفتارمسئولان زندان با وی نیز تاکید کرده اند.
گفتگو با شیوا نظر آهاری
خانم شیوا نظر آهاری سخنگوی کمیتۀ گزارشگران حقوق بشر در تهران در گفتگوئی با ما اظهار داشت که بهروز جاوید تهرانی که " تنها بازماندۀ دستگیریهای کوی دانشگاه" نا م گرفته است، دراعتراض به رفتار زندانبانان و انتقال به بند معروف به "زندانیان آخرخطی یا سگ دونی" به اعتصاب غذا دست زده است ودرشرایط جسمانی بسیار وخیمی به سر می برد. این بند برای "زندانیان" خطرناک در نظر گرفته شده است.
بهروز جاوید تهرانی در نامه ای نوشته بود که از چهار سال پیش بین "قاتلین واشرار" زندانی شده بدون آنکه مسئولان زندان به وی اجازه داده باشند حتی برای تشییع جنازۀ مادرش حضور داشته باشد.
به گفتۀ خانم نظر آهاری این نگرانی وجود دارد که او نیز به سرنوشت برخی دیگر از زندانی ها دچار شود که به طور مشکوکی در اسارت درگذشته اند. وی در این مورد از امیر حسین حشمت ساران و امیر رضا میر صیافی یاد کرد که در همین زندان رجائی شهر فوت کرده اند. این مدافع حقوق بشر در ایران ابراز امیدواری می کند که بتواند افکار عمومی را در خصوص این قبیل زندانی ها جلب کند تا به وضیعت آنها توجه و رسیدگی شود.

به قلم: سیمین شاملو
سايت انتگراسيون ايرانيان ساکن آلمان

۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

دستگیر شدگان گرامیداشت قتل عام زندانیان سیاسی 20 ماه است که در بلاتکلیفی بسر می برند

بنابه گزارشات رسیده از بند 350 زندان اوین ، دستگیر شدگان مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 ، بیست (20) ماه است که در بلاتکلیفی بسر می برند.آقایان علی صارمی، محمد علی منصوری و میثاق یزدان نژاد در شهریور ماه سال 1386 پس از شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 دستگیر شدند . آنها چندین ماه در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین تحت شکنجه های جسمی و روحی بسر بردند و سپس به بند 350 زندان اوین منتقل شدند. از زمان انتقال به بند 350 فشارها و اذیت وآزارها علیه آنها ادامه داشته و از اول فروردین ماه تا به حال از داشتن ملاقات حضوری با خانواده هایشان محروم هستند. آنها همچنین از درمان محروم هستند.زندانی سیاسی علی صارمی 60 ساله و در طی 4 بار دستگیری که از سال 1361 تا به حال نزدیک به 20 سال در زندانهای این رژیم بسر برده است. آقای صارمی آخرین بار 14 شهریور 1386 پس از شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 دستگیر شد و 7 ماه در بند 209 اوین بسر برد. سپس او را به بند 350 زندان اوین منتقل کردند. در طی مدت بازداشت در بند 350 تحت فشارها و اذیت وآزارهای بزرگ نیا رئیس بند 350 که اوامر بازجویان وزارت اطلاعات را در این بند به اجرا در می آورد قرار داشت. بزرگ نیا برای تحت فشار قرار دادن او،او را چندین هفته به سلولهای انفرادی بند 240 منتقل کرد.آقای صارمی از ناراحتیهای متعدد جسمی رنج می بردو نیاز مبرم به عمل جراحی دارد و همچنین بینائی چشمانش تا حد زیادی کاهش یافته است بطور اینکه انجام کارهای معمول روزانه را برای او سخت کرده است.ا و نیاز فوری به عینک طبی دارد.اما تا به حال از انجام هرگونه اقدامی برای معالجه این زندانی سیاسی خوداری کرده اند .و بیماریش را بعنوان یک عامل فشار علیه او بکار برده می شود.زندانی سیاسی میثاق یزدان نژاد 22 ساله دنشجوئی که بدلیل شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 در 18 شهریور 1386 با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزلشان دستگیر و به بند 209 متقل گردید.او در حدود 90 روز در سلولهای انفرادی بند 209 توسط بازجویان وزارت اطلاعات که با نامهای مستعار رحمتی و سید مورد شکنجۀ جسمی و روحی قرار گرفت.بازجویان وزارت اطلاعات اتهمات غیر واقعی و متعددی را به آنها نسبت داده اند اما به دلیل حساسیتهای بین المللی سازمانهای حقوق بشری نسبت به قتل عام های زندانیان سیاسی سال 67 از علت دستگیری که شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 بوده خوداری می کنند.بازجویان وزارت اطلاعات پرونده آنها را به شعبه 15 دادگاه انقلاب که رئیس آن فردی بنام صلواتی است منتقل کردند . این فرد حکم های که بازجویان وزارت اطلاعات برای زندانی سیاسی تعیین کرده اند را مورد تایید قرار می دهد.غلیرغم گذشت 20 ماه از دستگیری آنها ولی همچنان در بلاتکلیفی بسر می برند. آنها تا به حال هر کدام 3 بار به دادگاه انقلاب برده شده اند ولی از آزادی آنها خوداری می کنند.زندانی سیاسی محمد علی منصوری که از شرکت کنندگان در مراسم گرامیداشت بوده سال گذشته بر اساس قانون محاربه مورد محاکمه قرار گرفت و به 17 سال زندان همراه با تبعید محکوم شد. او نسبت به این حکم سنگین و غیر انسانی تنها به دلیل شرکت در مراسم گرامیداشت قتل عام زندانیان سیاسی اعتراض نمود اما چندین ماه از اعتراض او می گذرد ولی هنوز به آن رسیدگی نشده است.

برگرفته از سایت پژواک ایران

منبع: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

موج گسترده بازداشت شهروندان کُرد

نیروهای امنیتی طی چند روز گدشته در مناطق کردنشین و به خصوص محدوده شهر کامیاران تعداد زیادی از جوانان و شهروندان کرد را بازداشت کردند. عصر روز چهارشنبه مورخه 16 اردیبهشت ماه ، در روستای الک کامیاران شش جوان به اسامی کیهان، قهرمان، سامان، ریبوار پرویزی، فردین ویسی و اکام پیر مغانی بازداشت و منازل آنان مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت.
آن سو تر در روستای نیلکوی کامیاران نیز سه شهروند کرد بازداشت شدند که از هویت و محل نگهداری آنها اطلاعی در دست نیست.
همچنین گزارش گردیده است در شهر کامیاران، وکیل دادگستری به نام جواد مارابی که مدیریت یک شرکت بیمه را نیزعهده دار بود توسط نیروهای امنیتی در محل کار خود بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل گردیده است.
دیگر شهروند بازداشت شده جوانی به نام خالید غلامی اهل روستای پالنگان که برای تهیه داروهای مادر بیمار خود به شهر کامیاران مراجعه کرده بود است، نیروهای امنیتی پس از بازداشت وی به منزل ایشان مراجعه نموده و ضمن تفتیش منزل اعلام داشتند که برادر کوچک آقای غلامی به نام سراج الدین که جوانی 18 ساله است نیز باید خود را به اداره اطلاعات معرفی نماید. مادر بیمار این خانواده سرانجام روز گذشته فوت نمود اما دستگاه امنیتی همچنان جهت معرفی جوان مذکور بر این خانواده فشار می آورد که این موضوع موجب ناراحتی مردم منطقه شده است.
البته همزمان در همان روستای پالنگان شهروند دیگری نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد که تاکنون هویت وی مشخص نشده است.
روز پنج شنبه 17 اردیبهشت نیروهای امنیتی به روستای شاهینی از توابع کامیاران مراجعه نمودند و سه شهروند دیگر به نامهای مسلم خاطری، زاهد قیادی و انور ستمی را بازداشت و به نقطه نامعلومی انتقال دادند.
گزارشات دریافتی مجموعه حاکی است در روستای صلوات آباد، از توابع سنندج، در ساعت چهار صبح، نیروهای امنیتی به منزل چندین تن از روستاییان مراجعه‌ کرده‌ و تعدادی از جوانان روستا از جمله‌ فردی به‌ نام چیا رحیمی 22 ساله‌ فرزند عابد را دستگیر و با ضرب و شتم با خود برده‌اند.
همچنین امیر بابکری به همراه همسر خود منجمله شهروندانی هستند که در طی روزهای اخیر به ستاد خبری وزارت اطلاعات احضار شده اند. وی که از معلمان تبعیدی از پیرانشهر به شاهين دژ می باشد، مدت 16ماهه اخیر را در زندان به سر برده بود. آقای بابکری مسئول يک روزنامه‌ي توقيف شده‌ کردي / فارسي محلي به نام ريوان است.
ضمناً گزارش گردیده است در هفته گذشته سه دانشجوی اهل روستای نگل مریوان که در دانشگاهای ارومیه و سنندج تحصیل می کردند به همراه تعدادی دیگر از شهروندان بازداشت شده اند.
لازم به ذکر است به دلیل شرایط امنیتی منطقه کسب اطلاع از بازداشت شدگان با دشواری رو به رو است و نسبت به بازداشتهای گسترده مذکور هیچگونه توضیحی به خانواده های آنان داده نشده است.

منبع: سایت مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

وکيل رکسانا می گويد دادگاه استيناف، فضایی مساعد داشت

وکيل مدافع رکسانا صابری خبرنگار آمريکایی ايرانی تبار محبوس در ايران نسبت به سرنوشت او ابراز خوش بينی کرده است و ميگويد دادگاه استيناف هنگامی که لايحه دفاعيه موکل خود را عرضه ميکرد، فضایی مساعد داشت.عبدالصمد خرمشاهی وکيل مدافع رکسانا گفت انتظار دارد دادگاه استيناف تصميم خود را درباره مجازات حبس هشت ساله ای که برای موکل او صادر شده است ظرف چند روز آينده اتخاذ کند.اين خبرنگار سی و دو ساله مستقل ماه گذشته در اتهام جاسوسی گناهکار شناخته شد. خانواده رکسانا، و دولت آمريکا می گويند اتهامات عنوان شده عليه او بی اساس است.رضا صابری، پدر رکسانا می گويد دختر محبوس اش در زندان اوين، روز دوشنبه، پس از دو هفته امتناع از خوردن غذا، به اعتصاب غذا پايان داد.شاهدان جلسه رسيدگی روز يکشنبه دادگاه استيناف، که پشت درهای بسته برگزار شد، می گويند صابری را هنگام ورود به جلسه، ضعيف و لاغر شده ديده اند.ايران با انتقاد از شفاعت بين المللی در مورد اين پرونده می گويد قوه قضایيه مستقل است، و مداخله از خارج، با قانون بين الملل مغايرت دارد.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

ژاپن پرونده رکسانا را که مادرش ژاپنی است با نگرانی تعقيب ميکند

واشنگتن پست زير عنوان"ايران مجازات خبرنگارآمريکائی محبوس را بازبينی ميکند" از تصميم ايران برای رسيدگی به درخواست تجديد نظر رکسانا صابری خبرنگار آمريکائی ايرانی تبار در مورد مجازات حبس هشت ساله ای خبر ميدهد که پس از محکوميت در اتهام جاسوسی برای آمريکا عليه وی وضع شده است.واشنگتن پست می نويسد هيرو فومی ناکاساونه وزير امورخارجه ژاپن که به ايران سفر کرده است گفت دولت وی پرونده صابری را، که مادرش ژاپنی است، با نگرانی تعقيب ميکند.واشنگتن پست اظهارات منوچهر متکی وزير امورخارجه ايران را در يک کنفرانس خبری مشترک با حضور همتای ژاپنی اش نقل ميکند که با اشاره به پرونده خانم صابری گفت برای وی درخواست تجديد نظر شده است و اين تجديد نظر براساس عدالت و رافت انسانی و اسلامی انجام خواهد گرفت.

قريب صد و سی صغير محکوم به مرگ در ايران زندانی اند

گاردين زير عنوان "فریاد اعتراض به اقدام ايران دراعدام نقاش محکوم به ارتکاب جرم در سالهای کودکی " با اين يادآوری که دل آرا دارابی به رغم دستوری که گفته ميشود آيت الله محمد حسين شهرودی رئيس قوه قضائيه در ماه گذشته برای متوقف ساختن حکم اعدام او صادر کرده بود روز جمعه در زندانی در رشت به دار آويخته شد می نويسد گروههای مدافع حقوق بشر اعتراض به سياست ايران را در اعدام محکومين به ارتکاب جرم در دوران کودکی از سرگرفته اند.گاردين که عکسی از تظاهرات عفو بين الملل در مقابل سفارت ايران در لندن را نيز منتشر ساخته است می نويسد معترضين ميگويند اعدام دل آرا بدون اطلاع قبلی چهل و هشت ساعته به خانواده و يا وکيل مدافع اش انجام گرفت، که بموجب قانون الزامی است.گاردين می نويسد ديده بان حقوق بشر و عفو بين الملل ميگويند ايران با نقض کنوانسيون سازمان ملل متحد در مورد حقوق کودکان، که مجازات مرگ را برای جرائم ارتکابی در سنين زير هجده سال منع ميکند، بيشتر از هر کشور ديگری محکومين به ارتکاب جرم در سالهای نوجوانی را اعدام کرده است.گاردين می نويسد به تخمين وکلای دادگستری قريب صد و سی نفر برای جرائم ارتکابی در سالهای نوجوانی در ايران محکوم به مرگ شده اند و در زندان در انتظار اعدام اند.

دولت منطقه ای کردستان حملات ايران را تقبيح و محکوم کرد

دولت منطقه ای خودمختار کردستان در شمال عراق حملات مرزی ايران همسايه خود را به شورشيان کرد تقبيح و محکوم کرده است.
اين دولت در اطلاعيه ای که روز يکشنبه صادر کرد ميگويد سکنه در جريان بمباران ها مجبور به فرار شده اند و به کشاورزان و محصولات آنان نيز آسيب رسيده است.دولت منطقه ای کردستان از ايران خواسته است حملات مرزی عليه مناطق دو ردست کوهستانی را فورا متوقف کند.مقامات کرد ميگويند توپخانه ارتش ايران روز شنبه به مواضع دوردست شليک کرد، و هلی کوپترهای ايران نيز برای نخستين بار ظرف چند ماه اخير وارد صحنه حملات مرزی شدند.از تلفات احتمالی حملات اخير به نواحی کوهستانی قنديل، پنجوين و سيداکان در در استانهای کردنشين عراقی اربيل و سليمانيه گزارشی داده نشده است.