صبح امروز زندان مرکزی زاهدان شاهد انداختن حلقه ی طناب اعدام بر گردن یک روزنامه نگار بود. روزنامه نگاری که تنها یک جرم داشت: بیان واقعیات مردمانش؛ یعقوب مهرنهاد، قبل از اینکه اشعه های آفتاب بلوچستان را ببیند، مظلومانه اعدام شد.
یعقوب مهرنهاد یک فعال مدنی بود، وی به فعالیت مدنی وقانونی درایران اعتقاد داشت و بر این باوربود که با توسل به مبارزه قانونی و پتانسل های قانونی در جمهوری اسلامی ایران، می توان حقوق پایمال شده مردم بلوچ را بازپس گرفت، ولی اجرای حکم اعدام وی بر اساس همان قانونی که او به آن امید بسته بود، این ذهنیت را در میان ما بوجود می آورد که او شاید اشتباه کرده است! ولی افسوس که خیلی دیر است...
یعقوب مهرنهاد یک روزنامه نگار بود، وی به رسالت خویش ایمان داشت و برهمین اساس همواره از ظلم هایی که از جانب خدایگان نشسته بر کرسی قدرت در مرکز بر مردم بی پناه و درحاشیه ی بلوچ روا داشته می شود، می نوشت و نقد می کرد و سرانجام با طناب بافته شده از "تار"هایی که پیشتر با قلم خویش بر کاغذ نگاشته بود، اعدام شد.
ما روزنامه نگاران کرد بر این باوریم همانگونه که اتهامات "عضویت در احزاب کردی" به دست مایه ای برای حاکمیت جهت اعدام جوانان و فعالین کرد در کردستان تبدیل شده است، اتهامات "قاچاق مواد مخدر" و "ارتباط با گروه و احزاب اپوزیسیون چون جندالله و ..." در بلوچستان جوانان و فعالین بلوچ را پای چوبه دار می فرستد. و در کنار این اتهامات باید اتهام "اراذل و اوباش" در استان های مرکزی را نیز اضافه نمود.
ما روزنامه نگاران کرد با مردم بلوچ و جامعه ی روزنامه نگاران بلوچستان همدردی می کنیم. دو تن از همکاران ما نیز با صدور حکم اعدام مواجه شده اند، هیوا بوتیمار و عدنان حسن پور. اگر در برابر اعدام یعقوب مهرنهاد ساکت بنشینیم، می تواند راه برای اعدام روزنامه نگاران کرد نیز هموارتر شود.
ما ضمن محکوم نمودن اجرایی کردن سیاست "شکستن قلم ها" که اینبار در قالب اعدام برای روزنامه نگاران و قلم به دستان خود را به نمایش می گذارد، خواهانیم که جوامع حقوق بشری در برابر این اقدام حاکمیت در ایران ساکت ننشینند و این اقدام انسان ستیزانه را محکوم نمایند. سکوت در برابر حکم اعدام یعقوب مهرنهاد، به معنی اجرای احکام اعدام فعالین مدنی، نویسندگان و قلم به دستان در دیگر نقاط ایران و علی الخصوص در کردستان است.
شماری از روزنامه نگاران و وب نگاران کرد
یعقوب مهرنهاد یک فعال مدنی بود، وی به فعالیت مدنی وقانونی درایران اعتقاد داشت و بر این باوربود که با توسل به مبارزه قانونی و پتانسل های قانونی در جمهوری اسلامی ایران، می توان حقوق پایمال شده مردم بلوچ را بازپس گرفت، ولی اجرای حکم اعدام وی بر اساس همان قانونی که او به آن امید بسته بود، این ذهنیت را در میان ما بوجود می آورد که او شاید اشتباه کرده است! ولی افسوس که خیلی دیر است...
یعقوب مهرنهاد یک روزنامه نگار بود، وی به رسالت خویش ایمان داشت و برهمین اساس همواره از ظلم هایی که از جانب خدایگان نشسته بر کرسی قدرت در مرکز بر مردم بی پناه و درحاشیه ی بلوچ روا داشته می شود، می نوشت و نقد می کرد و سرانجام با طناب بافته شده از "تار"هایی که پیشتر با قلم خویش بر کاغذ نگاشته بود، اعدام شد.
ما روزنامه نگاران کرد بر این باوریم همانگونه که اتهامات "عضویت در احزاب کردی" به دست مایه ای برای حاکمیت جهت اعدام جوانان و فعالین کرد در کردستان تبدیل شده است، اتهامات "قاچاق مواد مخدر" و "ارتباط با گروه و احزاب اپوزیسیون چون جندالله و ..." در بلوچستان جوانان و فعالین بلوچ را پای چوبه دار می فرستد. و در کنار این اتهامات باید اتهام "اراذل و اوباش" در استان های مرکزی را نیز اضافه نمود.
ما روزنامه نگاران کرد با مردم بلوچ و جامعه ی روزنامه نگاران بلوچستان همدردی می کنیم. دو تن از همکاران ما نیز با صدور حکم اعدام مواجه شده اند، هیوا بوتیمار و عدنان حسن پور. اگر در برابر اعدام یعقوب مهرنهاد ساکت بنشینیم، می تواند راه برای اعدام روزنامه نگاران کرد نیز هموارتر شود.
ما ضمن محکوم نمودن اجرایی کردن سیاست "شکستن قلم ها" که اینبار در قالب اعدام برای روزنامه نگاران و قلم به دستان خود را به نمایش می گذارد، خواهانیم که جوامع حقوق بشری در برابر این اقدام حاکمیت در ایران ساکت ننشینند و این اقدام انسان ستیزانه را محکوم نمایند. سکوت در برابر حکم اعدام یعقوب مهرنهاد، به معنی اجرای احکام اعدام فعالین مدنی، نویسندگان و قلم به دستان در دیگر نقاط ایران و علی الخصوص در کردستان است.
شماری از روزنامه نگاران و وب نگاران کرد
گزارشگران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر