
هرکسی که با توجیهات حاکمیت برای سرکوب ِ مخالفین خود اندک آشنایی داشته باشد ، نیک می داند که نخستین و بهترین حربه برای تحمیل حبس های طولانی مدت به مخالفین، اتهام وابستگی به اپوزوسیون خارج کشور است. از همان آغاز انبوهی از شایعات ملفوظ و مکتوب در مورد وابستگی به اپوزوسیون خارج کشور براه افتاد.از یکسوی برخی از عناصر موجود در احزاب وابسته به چپ سنتی و ارتجاعی، همان اتهامات بی پایه و اساس ِ وزارت اطلاعات را در لفافه ی به ظاهر نقد ، تکرار کردند.آنها در رقابت میان نیروهای مختلف اپوزوسیون ، در تلاش برای جلب نظر دانشجویان به حزب مطبوع خود ، سعی کردند وانمود کنند که برخی از دانشجویان وابسته به حزب ِ رقیب ، دیگر دانشجویان را فریفته اند و سرکوب را محصول اشتباهات و خطاهای ایشان قلمداد کردند. اما رقابت های حزبی کودکانه ی آنها نتیجه ای جز رسوایی و فضاحت مضاعف برای نیمچه فرقه ی خود نداشت. برخی نیز تلاش کردند تا سرکوب دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب را شکست و نابوی آنان قلمداد کنند ، غافل از اینکه جنبش همچنان زنده و پا برجاست و تداوم بازداشت ها نشان از ترس حاکمیت برای رشد این جنبش دارد. عده ای دیگر از این فرقه ها ، با تقلید مضحک از بیانیه های اعلام موجودیت دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ، سعی کردند تا یک جنبش دانشجویی را در فضای مجازی ، بدون هیچ عینیتی در درون دانشگاه، شبیه سازی کنند. این دسته که در تمامی این سالها هیچ گونه موجودیتی در داخل دانشگاه نداشته و ندارند و همیشه مانند سایه هایی در فضای مجازی در رفت و آمد بودند ، اکنون با تصور اینکه سرکوب حاکمیت ، عرصه را برای ابراز وجود بی خطر ِ آنها گشوده است ، تلاش می کنند تا خود را به دروغ آلترناتیو ِ دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب معرفی کنند. اما جنبش دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب زنده ، عینی و واقعی است و هیچ خیال خامی نمی تواند نقش واقعیت را ایفا کند. جنبش دانشجویی در ذات خود علنی است و به مشتی وبلاگ مجهول و بدون اسم تقلیل نمی یابد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر