۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

اجراي طرح ضربتي جمع آوري كودكان خياباني درمان درد است

كودكان كار , كودكان خياباني ,
واژه هايي كه در ساليان اخير در هر نشست و برخاستي ,در هر كوچه و خياباني باشنيدن و ديدن آن وجدان هر انساني را به درد مي آورد . پديده شومي كه متاسفانه در سطح جامعه به صورت گسترده با آن مواجه ميشويم . كودكاني كه نه تنها از حمايتي برخوردار نيستند بلكه روزانه جسم و جانشان آماج شرارتهاي وحشيانه افرادي است كه سوداي تجارت انسان را در سر دارند . دردناكتر اين كه ,اين پديده آنقدر عام و تعريف شده در جامعه است كه بعضا ديگر در نگاههاي عابرين نقطه تعجبي وجود ندارد .
به راستي چرا چنين است ؟!
كشوري كه روي درياي نفت نشسته و سرمايه عظيمي در دست دارد كودكانش بايد بي سرپناه , بي خانه و خانمان , روز را به شب و شب را به صبج برسانند در حاليكه جايي جز خيابان ندارند .و سرنوشتشان تا لحظاتي بعد معلوم نيست كه به چه مي انجامد .
بله سرنوشت , واژه نامفهومي كه چيزي نيست جز درد و رنج و اشك و آه فروخورده براي كودكان بي پناه كه اصلا نمي فهمند واجازه پيدا نكرده اند كه بفهمند براي چه در خيابانها صبح تا شب پرسه ميزنند .
ريشه اين همه فجايع در كجاست ؟
راه چاره و علاج اين پديده چيست ؟
آيا اجراي طرح ضربتي جمع آوري كودكان خياباني درمان درد است ؟!
آيا راه چاره فقط اين است كه تعدادي كودك آواره از خيابانها جمع آوري گردد؟!!
كودكاني كه با چشماني اشكبار مورد هجوم مامورين شهرداري قرار مي گيرند .
اين است انسان دوستي دولتي مهرورز !!
معلوم نيست كه بايد مهر و عطوفت آقايان را ستود و آن را ناشي از زحماتي دانست كه سرمايه ملي را بر سر سفره آورد !!
يا كودكاني را باور كرد كه هزار هزار مورد سوء استفاده هاي جسمي و جنسي قرار مي گيرند ؟!!
گزارشگران

هیچ نظری موجود نیست: